سه‌شنبه، شهریور ۰۹، ۱۳۸۹

1. سلام . لازم است بدانيد كه اين مطلب و مطلب قبلي از من نيست اما حيف بود آنها را مطرح نكنم :
2. عصر دلگیر جمعه است و دیوارهای خونه قلبم را فشار می دهد. می زنم تو خیابون واز سرازیری
توی بلوار پیاده میرم سمت پله های پارک . ماشینی بوق می زند وچراغ ترمزش روشن می شود. به روی خودم نمیارم و به سرعت قدمهام اضافه می کنم. کمی جلوتر نگه می دارد. حالیمه چی کار داره می کنه. از کنارش بی تفاوت رد می شوم. سرعتش را هم قدم می کند و شیشه ی سمت کمک را میدهد پایین : خانوم محترم کجا تشریف می برید؟ جواب نمی دهم. نیشش را تا بناگوش باز می کند : خانوم عزیز ،اجازه بدید برسونمتون، بنده همه جوره در خدمت شما هستم. با صدای سگی که اماده پاچه گرفتن است میگم که مزاحم نشه ، اما لابد فکر می کند دارم “ناز” می کنم. نیش ترمزی می زند و همانطور در حال رانندگی کیف پولش را از جیب شلوارش می کشد بیرون: خانوم محترم ، بیا بابا ،هر چی تو بگی،قربونت برم، ضد حال نزن دیگه !لای کیف پولش را باز کرده و اسکناس وچک پول تعارف می کند و همزمان چشمک می زند که سخت نگیرم.

یک آن هوس می کنم که بپرم و در ماشینش را باز کنم و بکشمش پایین و با قوت هر چه تمام ترپس کله اش را بگیرم و صورتش را توی شیشه ی ماشینش خورد کنم اما چون با خشونت مخالفم منصرف می شوم.( دلیل اصلی اش اینه که زورم بهش نمی رسد) .دستهایم را می گذارم روی شیشه و تا سینه خم می شوم توی ماشین. .گل از گلش شکفته ، دور و برم را نگاه می کنم و فاصله ام را تا پارک می سنجم. توی خیابون هیچ کس نیست. لبخند پهنی می زنم و می پرسم: حالا چی چی داری؟ کیفش را بالا می آورد و نگاه هرزه اش از روی لبهایم تا سینه ها پایین می آید، کیف پول را توی هوا می قاپم و با تمام قدرتم پرت می کنم آن طرف بلوار و مثل فشنگ به سمت پارک می دوم. پشت سرم صدای کشیده شدن ترمز دستی و باز شدن در ماشین می آید و مردک در حالیکه به سمت کیفش می دود از ته جگرش فریاد می زند:

اووووووووووووووووووووووووووووووی، ج..ن..د.. !

و من همینطور که می دوم با خودم فکر می کنم که چفدر جالب است که تا وقتی فکر می کنند ج..ده ای ، خانوم محترم صدایت می کنند و وقتی مشخص می شود این کاره نیستی تبدیل به یک ج..ده می شوی.

برچسب‌ها: ,

12 نظر:

در ۱۰:۳۶ بعدازظهر, Anonymous آرمان گفت...

بنده به عنوان يك پسر كرمانشاهي مراتب تاسف خودم را ابراز ميدارم.

 
در ۱۲:۵۶ قبل‌ازظهر, Anonymous بهادر گفت...

دلم يك بچه ميمون مي خواهد...
يا يك بچه سگ..

يا يك بچه گربه...

دلم پر مي كشد براي ماسه ها..

دلم براي دويدن در ساحل تنگ شده است..

مهم حجاب دل است..

دل من حجاب دارد؟....

 
در ۱۱:۳۹ قبل‌ازظهر, Anonymous سعيد حيدريان گفت...

سلام استاد اين آدرس مبلاگ منه
saeidhaydarian.blogfa.com

 
در ۱۲:۴۶ بعدازظهر, Anonymous بهادر گفت...

تا چند روز آینده میخواهند فیلترم کنند!!!!!!!!!!!!

 
در ۲:۰۱ بعدازظهر, Anonymous ناشناس گفت...

واقعاً تاسف باره ...نمیدانم چه بلایی سر مردم این شهر باستانی وغیور آمده؟ چرا جنسیت دراینجا اینمه حاد خودش را نشان میدهد؟چرا مردم نمی توانند با راحتی وسادگی درکنار همدیگه از زندگی لذت ببرند؟چرا فکر می کنند همه چیزرا با زور وقدرت وپول می توانند تصاحب شوند؟ چه چیزی روح اینها را بدینگونه پلیدکرده ؟؟
از شجاعت فی البداهه این دختر خانم خوشم آمدولی فکر فرداش اذیتم میکنه ....آیا اگه یه وقت دیگه حوصله اش سر رفت ،خسته بود،دلگیر بودو.....بازهم براحتی از خانه بیرون میزنه تا لااقل مثل یه انسان ذی حق هوایی عوض کنه ونفسی بکشه؟؟؟

 
در ۱۱:۲۲ قبل‌ازظهر, Anonymous ناشناس گفت...

Sسلام استاد دلم برای شنیدن صحبتهای شما خیلی تنگ شده
در جامعه ای که ج...ده چادر و مقنعه پوش محترمه و خانم روسری و مانتو داره نامحترم باز جای شکرش باقیه که به زور سوارش نکردن

 
در ۱۱:۰۶ بعدازظهر, Anonymous محدثه گفت...

ما برنده ایم اگر لحظه های شیرین امروز را قربانی اتفاقات تلخ دیروز نکنیم...

 
در ۱۲:۱۷ قبل‌ازظهر, Anonymous لطفي گفت...

به پذيرفتن آنچه پذيرفتني نيست مومن شدن عين حماقت است

 
در ۱:۴۸ بعدازظهر, Anonymous علی اصغر مرادی گفت...

گزارش بازدید به تاریخ نوزدهم مرداد ماه هشتاد و نه

نام ونام خانوادگی دانشجو : علی اصغر مرادی



مقارن 17:00 مورخه یوم جاری طی هماهنگی استاد محترم درس اصول تکنولوژی نوین ارتباطی کلیه دانشجویان درس مربوطه درآمفی تئاتر کتابخانه علوم پژشکی واقع در بلوار شهید بهشتی بازدید به عمل آمد که کارشناس محترم مربوطه در خصوص دستگاه های وموارد آموزش ذیل توضیحات بیان نمودند.



1- پروژکتور اورهد: دستگاهی برقی که قادر به نمایش تصاویر و مطالبی است که شفاف بوده و نور را از خود عبور میدهد صفحات شفافی که از آنها در پروژکتور اورهد استفاده می شود طلق شفاف نام دارد واز مزایای آن هنگام استفاده می توان ارتباط چهره به چهره خود را حفظ کرده – در نور معمولی کلاس قابل استفاده است.

2- اسلاید و پروژکتور اسلاید: اسلایدها تصاویر ترسیم شده به روی یک صفحه شفاف هستند که که در اثر عبور نور از آنها تصویر به روی پرده منعکس می گردد پروژکتور اسلاید بر حسب اندازه اسلاید مورد استفاده قرار میگیرد که در بازدید فوق از دستگاه پروژکتور خشایی استفاده می شود.

3- ویدئو دیتا پرژکتور: اطلاعات ویدئویی ورایانه ای را دریافت وآن را در ابعاد بزرگ به روی پرده منعکس می کند و دارای قیمیت های مختلفی می باشد.

۴-مدل آموزشی: توضیح در خصوص نمایش مدل اسکلت انسان که نمونه از وسایل کمک آموزشی می باشند.

 
در ۷:۴۲ قبل‌ازظهر, Anonymous ناشناس گفت...

سلام استاد عيدتون مبارك امروز امتحان داريم (اسسسستاد تو رو خدا كمكمون كن )

 
در ۷:۴۳ قبل‌ازظهر, Anonymous يسنا گفت...

روزگاري مردم دنيا دلشان درد نداشت. هر كسي غصه اينكه چه مي كرد نداشت. چشم سادگي از لطف زمين مي جوشيد. خودما نيم زمين اين همه نا مرد نداشت

 
در ۹:۳۸ قبل‌ازظهر, Anonymous baran گفت...

چه کسی میگوید که گرانی اینجاست؟

دوره ارزانی است؟

چه شرافت ارزان!

تن عریان ارزان!

و دروغ از همه چیز ارزانتر

آبرو قیمت یک تکه نان

و چه تخفیف بزرگی خورده است

قیمت هر انسان!!!!!!!



»دکتر شریعتی«

 

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی