وقتي دانشگاه و طبقه متوسط شهري تهديد تلقي شوند ؛ ... !
اميدوارم در اين مصاحبه مطالبي كه بولد كرده ام سهوي گفته شده باشد هر چند كه با توجه به مباني و مبادي مباحث كه بخش هايي از آنرا هم آورده ام آگاهانه گفته شده اند . مايه تاسف است كه دانشگاه ها ؛ دانشجويان ؛ اساتيد دانشگاه و از همه مهمتر طبقه متوسط كه موتور محركه همه پيشرفت هاي فرهنگي ؛ اقتصادي و اجتماعي در همه جهان بوده اند كانون جنبشي ضد فرهنگي بدانيم .
محمدمهدی اسلامی :
...آقای مهندس نبوی، یك سؤال كلیدی در ذهن حامیان نظام مطرح است كه وظیفهای كه امروز در برابر فرقه یا فتنه سبز به عهده ماست، چیست؟
... مدرنیته وقتی متولد شد و حاصل پشت كردن به كلیسا و قهر كردن با آسمان بود، اینها همه گونه سرمایهگذاری روی ایدئولوژی خودشان كردند و با آن فلسفهها بافتند و آن فلسفهها را متكامل كردند و نظریههای مختلفی را ارائه كردند كه ما امروز به عنوان علوم انسانی با آنها روبهرو هستیم. این كار آنچنان گسترده است كه تمام فضای دانشگاهی ما را به تسخیر خود درآورده است، یعنی برخی از جوانانی كه در جمهوری اسلامی تربیت شدهاند. ناگهان چشم باز كردیم و دیدیم سرباز همین جنبش ضدفرهنگی هستند. همینها حاضرند همه گونه خطر و ریسك را بپذیرند و در شرایط بسیار پرخطری به میدان بیایند و كاملاً هم مشخص است كه اینها جنبشهای ضدفرهنگ هستند.
مشخصههای این جریان چیست؟
شاید بتوان گفت كه سه مشخصه بارز این جنبش ضدفرهنگ، یكی اتكا بر مجموعه نظریههای علوم انسانی مدرن است كه فلسفه مادی پشتوانه آنهاست و متأسفانه خود ما بهشدت اینها را ترجمه كردیم و در دانشگاههایمان داریم تحویل جوانها میدهیم. به هر حال آنها سالها كار و برای مباحث مختلف نظریهپردازی كردهاند.... خاستگاه و پایگاه این جنبش، طبقه متوسط شهری است. اینها آدمهای تحصیلكردهای هستند ...
مركز این جنبش در كجا واقع شده است؟
مركز این جنبش ضدفرهنگی دانشگاههای ما هستند، بهویژه دانشگاههای تهران و این هم مختص دانشجویان نیست. به نظر من نقطه ضعفی كه سران فتنه از آن سوءاستفاده كردند ایجاد شوك و گفتمان در سطح جامعه بود. به زعم اصلاح طلبان جامعه ایران یك جامعه جنبشی است. اگر كسی بتواند گفتمانی را در جامعه ترویج كند در پی این گفتمان یك جنبش رخ میدهد. جریان فتنه توانایی غلبه بر گفتمان انقلاب را در سطح كلان مردم نداشت اما در فضاهای بستهای مانند دانشگاهها و شهرهای بزرگ كه افراد دسترسی بیشتری به فضای سایبری دارند با شبكهسازی گفتمان سكولاریستی را غالب كردند. امروز اساتید تندتر از دانشجویان دارند آنها را برای نافرمانی تحریك میكنند. خیلی از دانشگاهها مركز این جنبش نافرمانی مدنی و مركز این جنبش ضدفرهنگی است و اینها تحت تاثیر همین علوم انسانی هستند كه در آنها خدا مرده است. اینها در كتابهای علوم سیاسیشان به صراحت میگویند «خدا مرده است، در صحنه سیاست حضور ندارد و انسان، محور است». این پایه تعلیمات آنهاست. تمام تعالیم آنها در علوم سیاسی و جامعهشناسی و سایر علوم در برابر ارزشهایی است كه انقلاب ما بر آنها تكیه دارد و این جوانها خیلی گستاخ در این صحنه وارد شدند و مطالبات خودشان را مطرح میكنند و به آنها یاد دادهاند كه حتی از فرصتهایی مثل تاسوعا و عاشورا هم استفاده كنند.
آقای بشیریه كه یك جامعهشناس ضد دین است و متأسفانه كتابش مثل نقل و نبات در دانشگاهها دست به دست میگردد و ایدئولوگ جریان دوم خرداد شده بود، در كتاب جامعهشناسیاش رسماً میگوید فراماسونری یك شبكه مترقی است. در حالی كه فراماسونری شبكهای است كه در آن عناصر روشنفكر وابسته را تربیت میكردند تا به نمایندگی از غرب در اینجا در حكومت نفوذ داشته باشند. چنین آدمی استاد امثال آقای حجاریان بوده است و در زمان آقای موسوی لاری پاتوقش در وزارت كشور بود. كتابی به اسم «جامعهشناسی جمهوری اسلامی» منتشر كرد و در آنجا میگفت تضاد اصلی، بین سنت و مدرنیته، یعنی بین اسلام و مدرنیته است و باید در این زمان این شكاف به نفع مدرنیته تمام شود یعنی دین از صحنه بیرون برود و آنها در مجلس ششم به دنبال این بودند كه رفراندوم برگزار و جمهوری اسلامی را تبدیل به جمهوری مطلق كنند. همین آقای بشیریه كه حالا به آمریكا رفته و در آنجا سنگر گرفته، در همین زمینه دستوراتی میداد، از جمله اینكه به اسطورههای انقلاب حمله كنید و از نظام بیرون بیایید. تشخیص او این است كه این جمهوری اسلامی در حال فرسایش است و كمك كنید كه این فرسایش تسریع شود و یكی از دستورالعملهایش هم این است كه به ارزشهای انقلاب مثل مردمسالاری دینی، جمهوری اسلامی و سایر ارزشها حمله كنید و دستورالعملهایش هم دارد پیاده میشود، البته اگر او هم نگوید همه اینها طراحی شده و دستهبندی شده است.
به نظر شما برای جلوگیری از پیشزمینههای وقوع برنامه نافرمانی مدنی چه باید كرد؟
تا زمانی كه ما از قبل آماده شدهایم و نگذاشتهایم اصلاً این مسأله پیش بیاید ـ پزشكان هم همیشه میگویند هزینه پیشگیری خیلی كمتر از درمان است- ما باید طوری پیشگیری كنیم كه این كار به وقوع نپیوندد و زمینه ظهور پیدا نكند.
برای رسیدن به این دستاورد، چه باید كرد؟
... من یك بار در سرمقالهای نوشتم نیروی انتظامی برای این نیست كه برود و كتك بزند. چه كسانی را كتك میزند؟ همین جوانهایی را كه خودمان تربیت كردهایم. نیروی انتظامی در چنین فضایی باید یاد بگیرد كه كتك بخورد تا مقداری از انرژی آنها تخلیه شود، از دماغ كسی هم خون نیاید.
برخی معتقدند كه دیگر از خطر جنگ نرم عبور كردهایم، نظر شما چیست؟
...اگر ما بتوانیم با خون دل خوردن و سرمایهگذاری كردن، از این میدان مبارزه، پیروز بیرون بیاییم، میتوانیم بگوییم كه انشاءالله مدرنیته را با تمام ظرفیتهای نظامی، اقتصادی و رسانهای آن به خاك خواهیم سپرد و این نمیشود مگر با همان كاری كه آقا گفتهاند یعنی فرهنگ باید مهندسی شود، نهضت نرمافزاری انجام شود، تولید علم داشته باشیم، چون از زمانی كه آقای میشل فوكو كه آدم منحرفی هم بود، نظریه داد و انقلاب اسلامی را یكی از موارد نظریه خودش دانست كه گفتمانها تبدیل به قدرت میشوند؛ این نظریه میگوید علم مساوی قدرت است، یعنی شما اگر امروز بخواهید قدرت داشته باشید، باید علم داشته باشید و هر قدر علمتان بیشتر باشد، قدرتتان بیشتر است و لذا باید در زمینه فرهنگ و تولید علم بیشترین سرمایهگذاری بكنیم و همت و تلاشمان را مضاعف كنیم.
انتهای خبر / پایگاه اطلاع رسانی جوان / کد خبر 292850
9 نظر:
.سلام
سلام استاد روز و روزگار به کامتان باد مثل همیشه وبلاگتان آموزنده است شاگرد شما همتی
با سلام خدمت استاد ارجمند
استاد با عرض معذرت از این که برای کارهای عملی کلاس دیر اقدام کردم.
استاد من نتوانستم عکسهای را که در چاپ خانه گرفتم در وبلاگم بگذارم.
آدرس وبلاگ : hojjatif.blogfa.com
باسلام
وقتي نهال آزادي ريشه گرفت به سرعت رشد ونمو ميكند.
بااحترام
با سلام و خسته نباشید . ممنون می شوم اگر از وبلاگ بنده هم دیدن فرمائید.استاد گرانقدر کارهای تحقیقات عملی (گزارشهای چاپخانه و چهار فیلم سی دی ایرانی به مختصر داخل وبلاگ نوشتم و همچنین سی دی Ebook را خدمتان فرستادم امیدوارم به دستتون برسه . طاهره عزیزی پودمان پنجم رشته روابط عمومی مچکرم از زحمات شما .
دلم برای كسی تنگ است كه زیبایی روح را می ستاید مهربانی را دوست دارد
گذشت را می فهمد سادگی را زیور می داند وفا را گوهر دلم برای كسی تنگ است
كه چشمان خیس از اشك را می بوسد و با سر انگشت مهربانش آبی آسمان را
نشان می دهد كسی كه به خاطرم آفتابی می شود...[گل][قلب]
;
oخیلی نظر خوب وباکمی تغیرات است
سلام حال شما چطوره
به نظر من اینهاسروته همشون یک کرباسن
همین آقای نبوی خودشون یک زمانی جز گروگان گیرها بودن یادتون که میاد به اصطلاح لانه جاسوسی امریکا
ارسال یک نظر
اشتراک در نظرات پیام [Atom]
<< صفحهٔ اصلی